شما شانس خود را برای دستیابی به اهداف کوتاهمدت و بلندمدتتان را با قابلاندازهگیری کردن، واقعبینانه بودن و موارد دیگر افزایش میدهید. برنامهریزی نکردن برای آیندهتان ممکن است آیندهای آشفته را رقم بزند. بیایید عمیقتر در مورد اینکه چگونه میتوانید اهداف کوتاهمدت و بلندمدت خود را تعیین کرده و به آنها دست یابید، صحبت کنیم.
چگونه اهداف میتوانند بر موفقیت شغلی شما تأثیر بگذارند
تعیین اهداف جزء مهمی از فرآیند برنامهریزی شغلی است. برای داشتن یک شغل موفق و رضایتبخش، اهداف خود را مشخص کنید و برای دستیابی به آنها استراتژی طراحی کنید. نقشه راهی که شما را از انتخاب شغل به کار و موفقیت در آن میبرد، برنامه اقدام شغلی نامیده میشود. برنامه اقدام شغلی شما باید اهداف بلندمدت و کوتاهمدت داشته باشد. ضروری است که گامهایی را که برای رسیدن به هر یک باید بردارید، همچنین راههایی برای غلبه بر چالشهایی که ممکن است سر راهتان قرار بگیرند را در نظر بگیرید.
اهداف کوتاهمدت و بلندمدت
اهداف به طور کلی به دو دسته تقسیم میشوند: اهداف کوتاهمدت و اهداف بلندمدت. شما میتوانید یک هدف کوتاهمدت را در حدود شش ماه تا سه سال انجام دهید، در حالی که معمولاً سه تا پنج سال طول میکشد تا به یک هدف بلندمدت برسید. گاهی اوقات میتوانید به یک هدف کوتاهمدت در کمتر از سه ماه برسید و یک هدف بلندمدت ممکن است بیش از پنج سال طول بکشد.
برای رسیدن به هر هدف بلندمدت، ابتدا باید یک سری اهداف کوتاهمدت و اهداف بلندمدت اضافی را انجام دهید. به عنوان مثال فرض کنید شما آرزو دارید دکتر شوید. ممکن است این هدف بلندمدت نهایی شما باشد، اما قبل از اینکه بتوانید به آن دست یابید، باید به چند مورد دیگر مانند خواندن رشتهی تجربی (چهار سال)، دانشکده پزشکی (چهار سال دیگر)، و یک دوره رزیدنتی پزشکی (سه تا هشت سال) دست پیدا کنید.
در طول مسیر دستیابی به این اهداف بلندمدت، چندین هدف کوتاهمدت وجود دارد که ابتدا باید آنها را مشخص کرد. آنها شامل برتری در آزمونهای ورودی، دانشکده پزشکی و در نهایت رزیدنتی هستند. از آنجایی که نمرات برای دستیابی به آن اهداف مهم است؛ لازم است اهداف کوتاهمدت خود را حتی ریزتر کنید، مانند کسب میانگین نمرات بالا.
اهداف کوتاهمدت شما را وادار میکنند که هر روز یا هر هفته اقدام کنید. به عنوان مثال اگر میخواهید شغل جدیدی پیدا کنید، ممکن است لازم باشد رزومه خود را به روز کنید، درخواستهای شغلی را چک کنید و به صورت هفتگی رزومهی خود را ارسال کنید.
تعیین اهداف کوتاهمدت و بلندمدتی که میتوانید به آنها برسید
سختکوشی شما مهمترین نقش را در موفقیت شما ایفا میکند. اما اگر اهداف خود را به درستی تعیین نکنید، رسیدن به آنها بسیار سخت خواهد بود. اهداف کوتاهمدت و بلندمدت شما باید معیارهای زیر را داشته باشند:
اهداف خود را مشخص کنید
ممکن است بگویید “من میخواهم موفق باشم.” خوب، چه کسی نمیخواهد؟ اما آیا میتوانید تعریف کنید موفقیت یعنی چه؟ موفقیت برای یک نفر ممکن است به معنای تبدیل شدن به مدیر عامل یک شرکت باشد در حالی که برای شخص دیگری ممکن است به معنای هر روز بازگشتن از محل کار تا ساعت ۶ بعد از ظهر باشد.
اهداف شما باید قابلاندازهگیری باشند
یک چارچوب زمانی برای دستیابی به اهداف خود و همچنین راهی برای تعیین چگونگی رسیدن به آنها داشته باشید. شما حتی میتوانید آنها را به نقاط عطف کوچکتری تقسیم کنید تا بتوانید در طول مسیر اندازهگیری کنید.
منفینگر نباشید
هدف شما باید چیزی باشد که میخواهید به جای چیزی که میخواهید از آن اجتناب کنید. برای مثال خیلی بهتر است که بگوییم: «من میخواهم مهارتهایم را در چهار سال آینده ارتقا دهم تا شرایط شغلی بهتری داشته باشم» تا «نمیخواهم چهار سال دیگر هم در این شغل گیر کنم».
واقعبین باشید
اهداف بلندمدت شما باید با تواناییها و مهارتهای شما سازگار باشد. اگر نمیتوانید یک ساز بنوازید یا بخوانید، بیان “من میخواهم جایزه گرمی برنده شوم” ممکن است هدف مناسبی برای شما نباشد. مهارتهای خود را در نظر بگیرید و اهدافی را تعیین کنید که برحسب تجربه شما منطقی باشند.
برای رسیدن به اهداف خود در زمان تعیینشده گامهای کوچک بردارید
حتما لازم نیست برای رسیدن به هدف خود زمان تعیینشده داشته باشید. اما این کار ممکن است به شما کمک کند در مسیر رسیدن به آن بمانید. یک هدف بلندمدت را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید. بهتر است قدمهای بسیار کوچک بردارید تا یک جهش بزرگ.
هر هدف را با یک عمل جفت کنید
به عنوان مثال اگر هدف شما نوشتن یک کتاب است، در یک سمینار کتابنویسی ثبتنام کنید یا نوشتن یک فصل در هفته را به مدت یک ماه تمرین کنید.
انعطافپذیر باشید
اگر با موانعی روبرو شدید که پیشرفت شما را تهدید میکنند، تسلیم نشوید. در عوض، اهداف خود را بر اساس آن اصلاح کنید. فرض کنید برای کسب درآمد باید به کار ادامه دهید اما این کار شما را از رفتن تمام وقت به دانشگاه باز میدارد. اگرچه ممکن است نتوانید مدرک لیسانس خود را در چهار سال تمام کنید، اما میتوانید در دانشگاه تعداد واحد کمتری بردارید و در عوض شش یا هشت سال دیگر آن را به پایان برسانید. انعطافپذیری همچنین به معنای تمایل به رها کردن اهدافی است که دیگر معنی ندارند و در عوض انرژی خود را صرف دنبال کردن اهداف دیگری کنید.
اهداف کوتاهمدت میتوانند از چند هفته یا چند ماه تا چند سال متغیر باشند. بستگی به آن دارد که شما چقدر اهداف خود را ریزتر کردهاید. هرچقدر اهداف کوتاهمدت خود را ریزتر کنید در نتیجه نقشهی دقیقتری برای رسیدن به هدف خود دارید. اگر هنوز هم در تعیین اهداف مشکل دارید توصیه میکنم مطلب « چگونه اهداف خود را هوشمند بنویسیم » را بخوانید.